همسرکشی، یکی از شدیدترین و تکاندهندهترین اشکال خشونت خانگی، پدیدهای است که نهتنها خانوادهها بلکه کل جامعه را تحت تأثیر قرار میدهد. برخلاف بسیاری از قتلها که ممکن است ناگهانی یا بدون زمینه روانی رخ دهند، کارشناسان معتقدند همسرکشی اغلب نتیجه ترکیبی از اختلالات روانی، آسیبهای دوران کودکی و باورهای نادرست فرهنگی است.
ساحره قاسمی، روانشناس، در گفتوگویی با ایسنا با تأکید بر اینکه این نوع خشونتها تصادفی نیستند، اظهار کرد: بسیاری از افرادی که مرتکب همسرکشی میشوند، دارای زمینههای روانی آسیبدیده هستند. این افراد ممکن است در کنترل هیجانات خود ناتوان باشند یا از اختلالاتی مانند افسردگی، اضطراب، شخصیت ضد اجتماعی یا اختلالات رفتاری دیگر رنج ببرند.

او با اشاره به نقش دوران کودکی در شکلگیری شخصیت افراد افزود: کودکانی که در محیطهای پرتنش و خشونتآمیز رشد میکنند، اغلب همان الگوهای رفتاری را در بزرگسالی تکرار میکنند. اگر این افراد در کنار تجربههای تلخ کودکی، شخصیت خودمحور نیز داشته باشند، احتمال بروز رفتارهای خشونتآمیز در روابط زناشویی افزایش مییابد.
قاسمی همچنین نبود مهارتهای ارتباطی، ناتوانی در مدیریت خشم و فشارهای اقتصادی و اجتماعی را از دیگر عوامل زمینهساز خشونت خانوادگی دانست. او گفت: در شرایطی که فرد توانایی گفتوگوی سالم را ندارد و همزمان با مشکلات روانی و اقتصادی دستوپنجه نرم میکند، احتمال دارد اختلافات به خشونت منجر شود.
وی در ادامه به نقش اختلالات روانی تشخیصدادهنشده در بروز همسرکشی اشاره کرد و گفت: برخی افراد ممکن است دچار اختلالاتی مانند پارانویا (بدبینی شدید)، سادیسم، پارافیلیا یا دلبستگیهای ناایمن باشند. این اختلالات میتوانند باعث بروز رفتارهایی خطرناک شوند، بهویژه زمانی که فرد در برابر طرد شدن یا پایان رابطه احساس تهدید میکند.
یکی از نکات مهمی که این روانشناس به آن اشاره کرد، بیمیلی بسیاری از مردان به مراجعه به روانشناس است. به گفته قاسمی، این موضوع ریشه در باورهای فرهنگی دارد که از کودکی به پسران القا میشود که «مرد نباید احساساتش را نشان دهد». این نوع تربیت باعث میشود مردان در بزرگسالی نتوانند هیجانات خود را بهدرستی مدیریت کنند و در مواجهه با بحرانها، واکنشهای خشونتآمیز نشان دهند.
قاسمی بر ضرورت اتخاذ رویکردی جامع برای پیشگیری از خشونتهای خانوادگی تأکید کرد و گفت: آموزش مهارتهای زندگی، فرهنگسازی پیش از ازدواج، و راهاندازی مراکز مشاوره روانی و حقوقی در محلهها از جمله اقداماتی است که میتواند در کاهش این پدیده مؤثر باشد.
او همچنین نقش رسانهها را در این زمینه حیاتی دانست و افزود: متأسفانه در برخی فیلمها و سریالها، خشونت و نفرت بهگونهای نمایش داده میشود که به عادیسازی این رفتارها منجر میشود. رسانهها باید در ترویج الگوهای سالم رفتاری و آموزش مهارتهای ارتباطی نقش فعالتری ایفا کنند.
این گفتوگو بار دیگر نشان میدهد که همسرکشی نه یک اتفاق ناگهانی، بلکه نتیجه زنجیرهای از عوامل روانی، فرهنگی و اجتماعی است که باید با نگاهی پیشگیرانه و علمی مورد توجه قرار گیرد.